دنيا

 

دلم ذره ای مردن میخواهد!
فقط میخواهم بدانم من اگر نباشم
تمام مشکلات حل میشود ؟؟!!

32p9jw6fw0hxpjabe7tg.jpg


+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |

 

کسی چــه میــداند امــروز چنــد بار فــرو ریختــمــ ..

 

 

 

 

از دیدنــ کسی کــه ،

تنهــا لبــاسش شبیــه به " تــو " بــود!

 


+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |

زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت به بچه هایش بدهد،

گوشت بدن خودش را می کند و می داد به جوجه هایش می خوردند.

زمستان تمام شد و کلاغ مُرد اما بچه هایش نجات پیدا کردند و گفتند:

اخـــی خوب شد مُرد راحت شدیم از این غذای تکراری . . .

این است واقعیت تلخ روزگار ما


+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |


قلب می گوید دیر آمده ام


قلب مرا محکوم کرد که پشت در بمانم


قلب اما نمی دانست این دل شکسته ام


قلب دیگر از این بیشتر نمیشکند


نمی دانست که تا بی نهایت دلم


سیاه است


نمی دانست که با این زمزمه های تلخ


  دوست داشتنم کم نمیشود


  هنوز به اینگونه منتظر ماندن 


عادت نکرده ام


هنوز به سرمای حوالی قلبش


عادت  نکرده ام


اما خیالی نیست


من اینجا از تنهایی یخ میزنم


اما


 با تمام دل شکسته ام


قلبش را به آغوش میکشم


+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |


اين عكس ويروس(دست راستي،سبز و سفيد پوشيده)و علي(دست چپي كه قرمز مشكي پوشيده)از قصد گذاشتم تا اينا باشن از اين شكلكا در نيارناين عكس براي بهمن89 آمله،ويروس يه ويروسه بسيار خطرناكه كه هركي باهاش اشنا شده مبتلا به مرامو معرفتش شده،يه پسر فوق العاده شيطون و اما علي يه داداش20اخلاقش دخترونس هي بايد نازشو بكشي ولي آخر هرچي معرفته،يه سري حالم بد گرفته بود حالا بماند سر چي رفتم امام زاده از اونجا كه علي خيلي روم غيرت داشتا(شايد رو خواهر خودش اينجور نبود ولي تو شهر غريب مث داداش بود واسم)زنگ زد كه كجايي،منم گفتمو اومد داشتيم ميرفتيم منو برسونه خوابگاه كه يه دست گل خوشگل رو قبر ديديم(حوالي امام زاده نزديك خوابگامون قبرستون بود)علي گلو برداشت با هم قرار گذاشتيم كه به بروبچ بگيم 2تايي رفته بوديم سر قرار با فرزانه(فرزانه شخصي است خيالي)،كل راه بماند كه چقدر خنديديم منو رسوند خوابگاه خودش رفت خونه مجرديشون كه با ويروسو محمد و بلال گرفته بودن،چشت روز بد نبينه بهشئن گفته بود كه ما رفتيم سر قرار  بماند كه اونا دهن علي رو سرويس كردن ويروس به مرضي گفته بود اين تو خوابگاه منو آسفالتم كرده چه برسه به سرويس،هر سري علي منو ميديد اسم فرزانه رو ميبرديم كلي ميخنديديم كه ملتو گذاشتيم سركار خلاصه تا الان الانه فكر نكنم قضيه اصلي رو كسي بدونه

+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |


يادمه يه خودكار سنگين داشتم  سر كلاس فيزيك بردمش دانشگاه منو مرضي دعوامون شد يه بحث كوچيك ديدم هر چي بهش ميگم بدتر ميكنهو ديدم خيلي خون سرده با اون خودكار زدم رو استخون دست سيروس اونم واسه اينكه حرص منو در بياره با سوزن اتود ميكرد تو تن بغل دستيم(حتي از آوردن اسم دوستم (بغل دستيم)بدم مياد)يه چشمك به مرضيه زدمو دهن اين2تا رو سرويس كرديم طوري شلوغ ميكرديم كه استاد فيزيك برگشت گفت اگه مشكلي هست بفرماييد بيرون از رو نرفتيم آخر ترم منو انداخت بيشور،از اون به بعد هر وقت سيروس اذيت ميكرد با خودكاره به حسابش ميرسيدم(الان كه فكر ميكنم چقدر شلوغ بودم اونوقتا،خدا كنه حلالم كنه)

+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |

اگر خرافاتی نباشید، توصیه های خوب و قدرتمندی لابه لای این خط ها وجود دارد. این متن توسط مؤسسه ی آنتونی رابینز برای موفقیت شما فرستاده شده است و تا بحال 10 بار در سرتاسر جهان فرستاده شده است .  

1به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید .

2) با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید، مهارت های مکالمه ای مثل دیگر مهارت ها خیلی مهم می شوند .

3) همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید و یا همان قدر که می خواهید نخوابید.

4) وقتی می گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد .

5) وقتی می گویید :متاسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .

6) قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .

7) به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید .

8) هیچ وقت به رؤیاهای کسی نخندید. مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند.

9) عمیقاً و با احساس عشق بورزید. ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .

10) در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .

11)مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید .

12) آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .

13) وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید، لبخندی بزنید و بگویید :چرا می خواهی این را بدانی؟

14) به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیت های بزرگ مستلزم ریسک های بزرگ هستند .

15) وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید :عافیت باشد .

16) وقتی چیزی را از دست می دهید، درس گرفتن از آن را از دست ندهید .

17) این سه نکته را به یاد داشته باشید: احترام به خود، احترام به دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن.

18) اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند .

19) وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده اید، فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید .

20) وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید، کسی که تلفن کرده آن را در صدای شما می شنود .

21) زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید .

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |


این روزها با سنجاقک ، تنهایی هایم روزگار می گذرانم . 

از گل و لبخند خبری نیست اما من هستم و همچنان سعی می کنم که بنویسم ...

بنویسم تا شاید مرهمی باشد برای دلتنگی هایم ...

مجالی باشد که گهگاهی هر چند تلخ ، لبخندی بزنم ...

تمرینی باشد برای بودن .

خدا را چه دیده ای ...

شاید باز هم خواب
 گل رز سرخ را ببینم ...
 

و از ته دل بخندم .

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است ...

+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |

خدایــــــــــا دلم مرهمی می خواهد از جنس ِ خـــــــــــــــودت ...

نزدیــــــــــــــک

 

 

 

 

 

بی خطــــــــر


 

 

 

 

 

بخشنــــــــــده ...
 
بی منّــــــــــت ....

+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |

آدمهاي قوي هميشه همه چي

 


تو زندگيشون آرومه و مرتب ...

 


حتي وقتي تو چشاشون پر اشكه

 


هنوز مي تونن لبخندو رو لباشون نگه دارن


و با خنده بگن : " من خوبم " ... !

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |

دلمان خوش است که می نویسیم

 


و دیگران می خوانند

 


و عده ای می گویند

 


آه چه زیبا و بعضی اشک می ریزند

 


و بعضی ها می خندند

 


دلمان خوش است

 

به دروغ هایی که از راست بودن قشنگ ترند

 

با شاخه گلی دل می بندیم
 

و با جمله ای دل می کنیم
 

دلمان خوش می شود
 

به برآوردن خواهشی و چشیدن لذتی
 

و وقتی چیزی مطابق میل ما نبود
 

چقدر راحت لگد می زنیم
 

و چه ساده می شکنیم
 
 
همه چیز را . . .


+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |

بعضی عشق ها مثله قصه نوحه

 


 

(طرف از ترس طوفان مياد سراغت)


 

 

بعضی عشق ها مثله قصه ی ابراهيمه

 

 

 

(بايد همه چيزتو براش قربانی کنی)
 


بعضی عشق ها مثله قصه مسيحه
 
 
(آخرش به صليب کشیده میشی)

 

 


اما بيشتر عشق ها مثله قضيه موسي است
 


(يه کم که دور ميشی يه گوساله جاتو ميگيره)
 

+نوشته شده در برچسب:,ساعتتوسط donya | |